جدول جو
جدول جو

معنی بلیت فروشی - جستجوی لغت در جدول جو

بلیت فروشی(بِ فُ)
عمل بلیت فروش. بلیطفروشی.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بلیطفروش. که بلیت فروشد
لغت نامه دهخدا
(فُ)
عمل بوی فروش. حنّاطی:
طمع به بوی فروشی برافکن از پی شش
اگر به شش یک گندبغل بباشد بوی.
سوزنی (دیوان خطی کتاب خانه لغت نامه ص 169)
لغت نامه دهخدا
(بِ فُ)
بلیت فروشی. عمل بلیطفروش.
لغت نامه دهخدا
(کُلْ لی فُ)
عمل و شغل کلی فروش. عمده فروشی. و رجوع به کلی فروش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلور فروشی
تصویر بلور فروشی
مها فروشی شغل بلور فروش، دکانی که در آن ظروف بلورین فروشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلیم فروشی
تصویر گلیم فروشی
عمل و شغل گلیم فروش، دکان گلیم فروش
فرهنگ لغت هوشیار